سیستم نادرست آموزشی و عدالتی که نیست

اشکال کار اینجاست که آینده فرزندان کشور را از مسیر نادرست کنکور تعریف کرده کرده‌ایم! رقابتی که برنده و بازنده آن از ابتدای کار مشخص است، رقابتی که ملاک آن برای پیروزی، نه شایستگی علمی دانش‌آموزان، بلکه میزان درآمد پدر دانش‌آموز است.

سیستم نادرست آموزشی و عدالتی که نیست

علیرضا جاویدعربشاهی، فعال اجتماعی در یادداشتی با موضوع عدالت اجتماعی نوشت:

سیستم نادرست آموزشی و عدالتی که نیست

جناب آقای سید محمدحسین میرلوحی

مدیر محترم دبیرستان معارف اسلامی و علوم انسانی پیشوا صادق علیه‌السلام

با اهدای درود

یادداشت جنابعالی را با عنوان «آیا وجود مدارس غیردولتی مصداق بی‌عدالتی است؟» مطالعه نمودم و نکاتی را به‌خاطر آوردم که خواستم آن‌ها را یادآوری کنم.

در متن این یادداشت اشاره‌کرده بودید که دو نگاه در عدالت هستی دارد؛ یکی به‌عنوان برابری همانند آنچه به نگاه کمونیستی معروف شده است و دیگری به‌عنوان اعطای حق هر کس به او.

شما بر پایه تعریف دوم نتیجه گرفته‌اید که اگر عده‌ای باشند که بتوانند با رعایت ضوابط اسلامی از سطح کیفیت بهتری از آموزش‌وپرورش بهره‌مند شوند، آیا چون دیگران نمی‌توانند این هزینه را بپردازند نباید آن‌ها نیز استفاده کنند؟

بعید می‌دانم هیچ عدالت‌خواه مسلمانی تا اینجا با استدلال شما مخالفتی داشته باشد.

در پایان یادداشت نیز اشاره ‌کرده‌اید «کسانی که امکان استفاده از فضای بهتر تعلیم و تربیت با مال حلال و بدون حقوق الهیِ پرداخت‌ نشده دارند، می‌توانند این امکان را برای فرزند خود فراهم کنند و مجموعه‌هایی خصوصی که بنای آن‌ها انتفاع مالی و درآمدزایی به معنای بنگاه اقتصادی نیست را فراهم آورند.»

ولی اشکال کار کجاست!

اشکال کار در سیستم نادرست آموزشی کشور است، اشکال کار در کنکور محوری است و اینکه این آینده شغلی و کاری فرزندان کشور را به کنکور سراسری پیوند زده‌ایم و چه کسی است که نداند با آموخته‌های مدارس دولتی، بخت بسیار پایینی برای قبولی در رتبه‌های بالا وجود دارد!

اشکال کار اینجاست که دانش‌آموزان مستعد مناطق محروم که نمی‌توانند از کیفیت آموزشی حداقلی بهره‌مند شوند، نمی‌توانند در رشته تحصیلی موردعلاقه خود قبول شوند و چون توان مالی مناسبی نیز ندارند، در دانشگاه‌های پولی نیز قطعاً امکان حضور نخواهند داشت!

اشکال کار اینجاست که آینده فرزندان کشور را از مسیر نادرست کنکور تعریف کرده کرده‌ایم! رقابتی که برنده و بازنده آن از ابتدای کار مشخص است، رقابتی که ملاک آن برای پیروزی، نه شایستگی علمی دانش‌آموزان، بلکه میزان درآمد پدر دانش‌آموز است.

ولی چگونه می‌توان بر این رقابت از پیش‌تعیین شده غلبه کرد و دکان دستگاه فروش آینده به دانش‌آموزان را نابود کرد؟ به باور بنده تنها زمانی به عدالت آموزشی نزدیک می‌شویم که کنکور سراسری حذف شود، در غیر این صورت تا زمانی که آینده فرزندان این کشور از راه کنکور کنونی تعیین شود، قطعاً وجود مدارس غیردولتی که شرایط ناعادلانه‌ای را برای یک رقابت نفس‌گیر ایجاد می‌کند، مصداق بی‌عدالتی است!

دیدگاه ها